فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 12 روز سن داره

بهترین هدیه زندگی

زَیا می گم

سلام بر طوطی سخنگوی نازه خودم خانوم گل، یاد گرفتی میگی zaya  زَیا.اینقد قشنگ میگی که دلم میخواد بخورمت این روزا دختر خالم زهرا خانم، خونه مامان جون بود. از ما شنیدی که میگیم زهرا، یاد گرفتی و بی وقفه تکرار میکردی الهی مامان فدات بشه ...
25 مرداد 1391

علت بی خوابی اخیرت چی میتونه باشه؟

سلام دختر قشنگم امروز بعد از ظهر رفتیم مطب آقای دکتر موحدی، به منظور مشکلی که اخیرا باهاش درگیر هستیم و اونم اینه که شبها هر نیم یا یک ساعتی یکبار از خواب بیدار میشی همراه با نق و گریه، باید هر جا هستم زود خودمو بهت برسونم شیر بخوری، بخوابی. اگه دستم بند باشه اصلا پیش بابایی هم آروم نمیشی. شیر میخوری، میخوابی... دوباره بیدار میشی هر چی فکر میکنم نمیدونم علتش چیه؟ دکتر گفت باید چکاب کامل براش بنویسم مطمئن بشیم کم خون نیست. من و بابایی خیلی ناراحت شدیم که مجبوریم ببریمت آزمایشگاه و ... خودم خیلی نگران بودم ولی با این حال به بابایی آرامش میدادم که سخت نیست و... دوستان گلم اگه در این زمیته تجربه ای دارید خوشحا...
24 مرداد 1391

تغذیه و...

اگر حس روییدن در تو باشد، حتی در کویر هم رشد خواهی کرد. "دکتر شریعتی" سلام  سلام صدتا سلام عزیزم امروز بردمت بهداشت به حمدلله، مسول بهداشت این بار گفت رشدش خوب بوده. و تاکید کرد تا یکی دو ماه آینده همچنان نباید از غذای سفره مصرف کنه برخلاف میلم هنوز از خوردن خیلی از غذاها و میوه ها(گوجه فرنگی، گیلاس، زردآلو، طالبی، بستنی، ...) منعت میکنم . ان شالله که به خوبی این دوره کوتاه باقی مانده سپری شه و بتونی از همه خوراکیهای بخوری ...
16 مرداد 1391

دایی محمد جونم تولدت مبارک

دایی جونم خوش بحالت شده ها، لابد میپرسی چرا؟ چون امسال منم تو جشن تولدت حضور دارم. در ستاره بارانِ میلادت، میان احساس من، تا حضور تو، حُبابی است از جنس هیچ، از دستان من، تا لمس نگاه تو، آسمانی است به بلندای عشق، جشن میلادت را به پرواز می روم، دراین خانگی ترین آسمانِ بی انتها، آسمانی که نه برای من، نه برای تو، که تنها برای “ما” آبیست!!!!! داداش عزیزم تولدت مبارک  دخترکم تا فراموش نکردم بگویم که یاد گرفتی وقتی شونه رو دست میگیری، میگویم : "فاطمه موهاتو شونه بزن" شما هم شونه رو تو موهات میکشی حتی اگر بگویم موهای مامان رو شونه کن شونه رو رو سر من میکشی در مورد بابایی ...
9 مرداد 1391

دستمو به مبلا میگیرم و راه میرم

سلام من فاطمه، چراغ خونمونم امروز اومدم که یه خبر فیتیله ای بهتون بدم، می خوام به اطلاع همتون برسونم که بزرگ شدم و میتونم دستمو به مبلا بگیرم و دور تا دورشون راه برم.  مامانی، بابایی حباستون باشه که همین روزا راه می افتم و شما  برام یه جفت کفش ناز می گیرید، تاتی تاتی میکنم و هی میخورم زمین و هی بلند میشم آخ که چه کیفی داره میتونم همه جا برم ... چهارشنبه چهارم مرداد ماه ...
4 مرداد 1391

چاب عکس ها

سلام موش موشک دیشب بیست تا از عکسهاتو انتخاب کردم و امروز بعد از ظهر رفتیم لابراتوار عکسباران و سفارش چاب براق( سایز 10*15 ) دادم یک ساعت بعد یعنی ساعت 20 تحویل گرفتیم. دل تو دلم نبود، دوس داشتم زودتر عکساتو ببینم، نگران بودم گفتم شاید خوب نشه و... ولی برخلاف تصورم عکسا عالی شده بود، کاملا شفاف و تمیز. به زودی بقیه عکسهاتم سلکت میکنم و میدم چاپ کنن اینجوری خیالم راحت تره که تا همیشه عکسات یادگاری میمونه هرچند همه رو رو چند تا dvd داریم و تو وبلاگم که هست ولی اینم انجام میدم که مطمین باشم شس ئ       ئشسث ففففففففففففففففث خط بالا اولین تایپته، مطالبشم به زبونت خودت نوشتی، یا شایدم ...
3 مرداد 1391

یه نظر پر احساس از...

سلیمه 14:46 2 مرداد 1391   به نظر من هیچ چیزی لذت بخش تر و آرام بخش تر از این نیست که قلمت رو دستت بگیری و دست خطتت رو ،صدای موسیقی قلمت رو به رخ کاغذ بکشی ،توی انحناها و پیچش های کلمات خودت روعریان کنی، آرزوهات رو مشغولیات ذهنیت رو بین سطرها بیاری حتی شده توی حاشیه جزوه های درسیت، حتی شده با خودکار بیک آبی(من عاشق پهنای بیک آبی قدیمیم هاااا) چقدر نوشتن لذت بخشه و لی به لطف همین تکنولوژی از خیلی چیزا دور موندیم وقتی به جای لغزش خودکار روی کاغذهای کاهی ارزون قیمت، صدای تیک تیک کیبورد باشه، اگرچه تمیز و بدون خط خوردگی از کار در می آن اما بهت ثابت می کنند که حتی با هر ده انگشتت هم نمی تونی به اندازه ی اون وقت ها حرف ه...
3 مرداد 1391

تقدیم به دخترم

 عزیزم مدتهاس که متاسفانه وقت وب گردی ندارم و ورودم به اینترنت در آپ کردن وبلاگت خلاصه میشود. تا اینکه چند روز پیش سرکی به اینترنت زدم و به سایت خطاطی نستعلیق آنلاین برخوردم. من که علاقه زیادی به خطاطی نستعلیق دارم و دو دوره نستعلیق را هم گذرانده ام، در اندیشه ام، که در اولین فرصت که اجازه بدهی به ممارست و تمرین بپردازم چون آرامشی در نوشتن خط و صدای قلم نهفته اس که وصف ناپذیراست... خلاصه این سایت خوشحالم کرد با توجه به اینکه هم اکنون فرصت نوشتن جملات زیبا در وصفت را ندارم این سایت میتواند مفید باشد. به امید روزهای آتی و نوشتن جملات زیبا برای یگانه دخترم   ساعت 1:28 بامداد، دوشنبه دوم مرداد ماه سال ...
1 مرداد 1391